08 March
هشت مارس آمد و رفت. رفت به دور دست هایی که ما دوست داریم همه چیزهایمان آن جا باشد. دوست داریم دلارا داربی آن جا باشد. ندانیم ما که این جاست. کنار چشمهای ما دارد با نقاشی هایش جهان انتظار و نومیدی را انکار میکند. با وزن 35 کیلویی اش اندازه من شده وقتی که دبستان می رفتم و افسرده است. به گناهی نکرده. به اعترافی از عشق. به سن ناتوانی 17 محکوم به اعدام شد.
دلارا با ناخنهای رنگی
کات
همسرم از مراسمی در هشت مارس حکایت میکند که در آن زنان به ضرورت تحمیلی نبودن حجاب پرداخته اند. زنی اما از خانواده شوهر معتادش گفته که جهیز و خانه او را – که بچه ندارد – بعد مرگ مرد ، به تاراج برده اند. او آواره است.
کات
مجری : بله ، حجاب نباید تحمیلی
کات
می زنم بیرون. نمای خارجی انگار. در میان خاکستریهای یک روز ابری سرد ، جایی با نامهای بی مسمای کوی عرفان ، حسین آباد. بی نشانه ای از معرفتی راهگشا و یا آبادیی ، در میان گل و لای کودکانی ایستاده خیره به من که میگذرم با ماشینی که حامل ظرفهای غذا بوده است. بهانه ای برای حسرت بیشتر.
کات
این عکس دنیا را تکان داد. من از این عکسها زیاد می بینم روزها
دلارا با ناخنهای رنگی
کات
همسرم از مراسمی در هشت مارس حکایت میکند که در آن زنان به ضرورت تحمیلی نبودن حجاب پرداخته اند. زنی اما از خانواده شوهر معتادش گفته که جهیز و خانه او را – که بچه ندارد – بعد مرگ مرد ، به تاراج برده اند. او آواره است.
کات
مجری : بله ، حجاب نباید تحمیلی
کات
می زنم بیرون. نمای خارجی انگار. در میان خاکستریهای یک روز ابری سرد ، جایی با نامهای بی مسمای کوی عرفان ، حسین آباد. بی نشانه ای از معرفتی راهگشا و یا آبادیی ، در میان گل و لای کودکانی ایستاده خیره به من که میگذرم با ماشینی که حامل ظرفهای غذا بوده است. بهانه ای برای حسرت بیشتر.
کات
این عکس دنیا را تکان داد. من از این عکسها زیاد می بینم روزها
10 Comments:
سلام عزیزم / خوبی ؟ / آن چه رخ داد در جلسه دقیقا این نبود / هر چند به دلیل دید نداشتن در سرعت بسیاری این طور تصور کردن / و به عنوان مثال کلی به پهلوان برخورد ( عاطفه شان
همیشه بدتری از بد هست / اگر هم نباشد فرض می شود / به قول آخوند جماعت اثبات شی نفی ماعدا نمی کند / چرا این ها بی ربط با هم فرض شوند ؟
چرا ؟ چند حرف دیگر هم هست . نه خصوصی که به حوصله و نگاه و این طوری دیگر . خوبی ؟
از اندوه هاي جهان تنها يكي را مي شناسم.
از شادي هايش نيز
آن راكه به انسان شبيه تر است
درختان هميشه برهنه بوده اند
ما بهار را درست نفهميديم
شما نخستين كسي هستيد كه اين شعر را مي خوانيد.درست در همين لحظه نوشتمش
آنچه كه در وبلاگتان نوشته بوديد بسيار تاثير گذار است.اين روزها كمتر با چنين نوشته هاي صادقانه اي مواجه مي شوم.
پيروز باشيد
ایول بابا کامنت ؟
سلام . ممنون که به من سر زدین .
لطفا همیشه از راه وبلاک اقای میر
کازهی همین مسیرو بیاین
سلام / همیشه می آیم / عکس را می بینم و می روم بعدش را ببیند / اصالتا مخلصیم عجالتا
کامنت پیش را من مرتکب شدم .
تو چرا انقدر خلاصه شدی؟
salam
estefadeh bordam
kare jalebi bod
man az in aksha besyar dar khodam avikhteham
dorod
man ra be khon bekhon
سلام استاد گرام . چرا به روز نمی کنید . این عکس ها زاد که در دید باشند ، عادی خواهند بود .
انگار شما هم چند وقتی هست که نیستید...به هر رو خوشحال شدم و میشوم.به دیدار
میاین اینورا آقا ؟
Post a Comment
<< Home