خیلی وقت ها همینم. خسته جوری و گرفته. و نمیدانم که چه باید بکنم. جوری میل به گریز. جوری هوای نبودن در این اطراف. و هستم. همین اطرافم و خسته. خسته ام جوری و گرفته
باید فکر کرد گاهی به بعد. فکر نمیکنم. بیشتر منتظر بعد میمانم. زیر آوار بعدم
و من ماه استو انگار پنجرهام بر مدامِ حاشیههایِ برف